سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهدی و خدمت وظیفه عمومی (قسمت دوم) - پازل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مهدی و خدمت وظیفه عمومی (قسمت دوم) - پازل



درباره نویسنده
مهدی و خدمت وظیفه عمومی (قسمت دوم) - پازل
مهدی سالم
من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم اما با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور ، حق و باطل را نشان خواهم داد و هرکه به دنیال نور است این نور هرچند کوچک در دل او بزرگ خواهد برد.
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
جوک
اخبار
محرم
رسانه
آرشیو
مدیریت
سیاست
دل نوشته
نشریه شمع
حسن نظری
خلاصه کتاب
حجاب و عفاف
رایانه و اینترنت
احادیث اخلاقی
مدیریت فرهنگی
عکس های دیدنی
بازی های رایانه ای
مسائل اجتماعی ایران
انتخابات مجلس هشتم
مهدی و خدمت سربازی
انتخابات ریاست جمهوری دهم
سبزی گل داره
گشت وگذار در دنیا
شورای عالی فضای مجازی
شبکه امید
کاربرانه


لینکهای روزانه
حضرت آیت الله خامنه ای [224]
استاد شهید مرتضی مطهری [164]
دکتر شهید مصطفی چمران [96]
آیت الله مکارم شیرازی [194]
استاد رحیم پور ازغدی [143]
حضرت آیه الله مصباح [126]
متن شاهنامه فردوسی [115]
دیوان حافظ [150]
غرلیات سعدی [120]
غزلیات مولوی [137]
متن نهج البلاغه [123]
متن قرآن با ترجمه [130]
متن صحیفه سجادیه [98]
پازل (پرشین بلاگ) [162]
[آرشیو(14)]


لینک دوستان
سجاده ای پر از یاس
تفحص شهدا
پاک دیده
رضوان
عــــشقـــــولـــــک
رضا شکوهی
معجزه هزاره سوم
پوست کلف
ابوذر منتظر القائم
عاشورائیان
اقلیما پولادزاده
مهدی بوترابی
سلما سالم
حسن نظری
محدثه
باسید علی تا .....
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
محسن ثروتی
متین
آوینی
اقالیم....
محمد مهدی کارگر
روزنامه دانشجویی
محمد جواد مزارعی
عباس سیاح طاهری
محمد مسیح مهدوی
دکتر محمود احمدی نژاد
مجمع وبلاگ نویسان مسلمان
ابر و خورشید
مجاهدین
مهدی گیوکی
باران مسعودی
مهدی مسعودی
مسعود دهنمکی
حسین (کربلای6)
کانون اندیشه جوان
مرضیه (دلتنگیهای آدمی)
خاکریز
رجانیوز
سپهر نیوز
شریف نیوز
صهیون پژوه
حامد طالبی
محمد سرشار
وحید یامین پور
ذره بین
صادق کریمی
پرنیان موسوی
حامد راست دست ...
سپهر خلیل سبحانی
محمد رضا منتظر القائم
سهیل رضازاده
گلادیاتور (بابک کرباسی)
مجید بذرافکن
وبلاگ فارسی

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مهدی و خدمت وظیفه عمومی (قسمت دوم) - پازل

آمار بازدید
بازدید کل :396797
بازدید امروز : 27
 RSS 

به نام خدا
مهدی و خدمت وظیفه عمومی (قسمت دوم)

رفتم بالا.  لیبل در ها رو میخوندم. محل تزریق واکسن کنار اتاق خانواده سالم بود.
با خودم فکر کردم خانواده سالم یعنی چه؟! که البته خیلی زود متوجه شدم. ( به شما هم نمیگم تا خودتون برید و بفهمید. البته فکر کنم فقط متاهلین رو راه بدند.)

 پشت در منتظر بودم.
یک خانمی از اتاق اومد بیرون و نوبت من شد.موقع تزریق واکسن اتفاق خاصی نیفتاد ولی محض شفاف سازی هم که شده باید بگم یکیش رو توی بازوی چپ میرنند یکی توی بازوی راست.

بعد از واکسن نوبت معاینه پزشکیه. دوباره صف و ....../ منشی اینبار بهم گفت : عکس 3 در 4 داری؟
من : نه!
منشی : سر نبش میدون یک عکاسی هست. فوری برو بگیرو و بیا.
من ک چشم.

در عکاسی رو که باز کردم صدای زنگوله در اومد. گفتم لابد رسمه. وقتی فهمید عکس برای سربازی میخوام راهنماییم کرد که برم بوی آتلیه . گفت کاپشنم رو در بیارم و یک کت کثیف ( ار این خارجی ها -----مدل افغانی)داد ما بپوشیم. منم که دستم درد میکرد (به خاطر واکسن ها) حال چونه زدن نداشتم. زرتی کت رو پوشیدم و اون هم تلق یک عکس از ما انداخت. خواستم روی دوربین عکس رو ببینم که نگذاشت. گفت رو مانیتور.
منتظر بودم چاپ بشه که دیدم میگه دوباره کت رو بپوش و آماده شو ( ظاهرا اولی خراب شده بود)
گفتم دمش گرم چه دقیقه.
عکس دوم رو با ژست بهتری نشستم.
وقتی چاپ شد و پول رو بهش دادم و عکس رو دیدم فهمیدم که اون زنگوله های دم در به چه دردی میخورند.

پایان قسمت دوم
این داستان ادامه دارد



نویسنده : مهدی سالم » ساعت 5:10 عصر روز چهارشنبه 86 آذر 14