فرود آیید یاران وعده گاه داور است اینجا
بهارستان سرخ لاله های پرپر است اینجا
چه غم گر از منا و وادی مشعر سفر کردی
خدا داند که بهتر از منا و مشعر است اینجا
زیارتگاه کل انبیاء تا با من محشرادامه مطلب...
فرود آیید یاران وعده گاه داور است اینجا
بهارستان سرخ لاله های پرپر است اینجا
چه غم گر از منا و وادی مشعر سفر کردی
خدا داند که بهتر از منا و مشعر است اینجا
زیارتگاه کل انبیاء تا با من محشرادامه مطلب...
1 . عباس بن علی بن ابیطالب: وی که بعدها نسل و نوادگانش او را سقّامینامیدند، مردی زیباچهره و بلند قامت بود که وقتی سوار اسب میشد،پایش به زمین میرسید. عباس پرچمدار سپاه امام حسین ـ علیه السلام ـ بود وآنچنان که امام باقر ـ علیه السلام ـ فرموده است قاتلان وی زید بن رقاد جَبنّی وحکیم بن طفیل سِنْبسی از قبیله طی بودند. وی زمان شهادت 34 سالداشت.
شیخ مفید نوشته است: وقتی عباس فراوانی کشتههای یاران امامحسین ـ علیه السلام ـ را دید، به برادران خود یعنی فرزندان امالبنین گفت:پیش بروید تا ببینم که برای خدا و رسولِ او نصیحت کردید. پس از آن همراهحسین بن علی به سمت فرات رفتند تا آب بردارند که سپاه عمر بن سعد مانعآنان شدند. اینجا بود که یکی از کوفیان تیری انداخت که به دهان امام حسین ـعلیه السلام ـ اصابت کرد. امام با دست خود آن تیر را بیرون کشیده، خونش رابه آسمان پرتاب کرد و در حق دشمن نفرین کرد. در این وقت، دشمن عباس رامحاصره و از امام حسین ـ علیه السلام ـ جدا کردند. عباس یک تنه میجنگید تاافتاد. زمانی که افتاد و به دلیل جراحات نتوانست حرکت کند، زید بن ورقاء وحکیم بن طفیل او را کشتند. ادامه مطلب...
عمر بن سعد با انداختن نخستین تیر، رسما جنگ را آغاز کرد و گفت: نزد عبیدالله شهادت دهید که من نخستین تیر را رها کردم. عمر بن سعد خطاب به کوفیان گفت: منتظر چه هستید! اینان یک لقمه برای شما هستند. ادامه مطلب...
چون حسین بن على علیهالسلام شهید گردید، دو پسر کوچک از لشکرگاهى اسیر شدند(48) و آنها را نزد عبیدالله آوردند، او زندانبان را احضار کرد و به او گفت: این دو کودک را به زندان ببر و خوراک خوب و آب سرد به آنها مده و بر آنها سختگیرى کن.ادامه مطلب...
یزید براى حفظ سلطه و حاکمیت بر کوفه عنصر ناپاک و سفاک و خشنى همچون «عبیدالله بن زیاد» را که حاکم بصره بود، انتخاب کرد. «ابن زیاد» با حفظ سمت، والى کوفه نیز شد. ماموریت ابن زیاد آن بود که به کوفه برود و «مسلم بن عقیل» را دستگیر کند و سپس او را محبوس یا تبعید کند، یا به قتل برساند.
مردمى که با «مسلم بن عقیل» بیعت کرده و در انتظار آمدن حسین بن على علیهماالسلام به کوفه بودند، با ورود ابن زیاد به کوفه، وضعى دیگر پیدا کردند. فردا صبح که مردم براى نماز جماعت به مسجد آمدند، ابن زیاد از دارالاماره بیرون آمد و در سخنان خود، خطاب به مردم گفت: «... امیرالمؤمنین یزید، مرا فرمانرواى شهر و این مرز و بوم و حاکم بر شما و بیت المال قرار داده است و به من دستور داده که با ستمدیدگان، انصاف و با محرومان بخشش داشته باشم و به فرمانبرداران نیکى کنم و با متهمان به مخالفت و نافرمانى با شدت و با شمشیر و تازیانه رفتار کنم. پس هر کس باید بر خویش بترسد. راستى گفتارم هنگام عمل روشن مىشود؛ به آن مرد هاشمى «مسلم بن عقیل» هم برسانید که از خشم و غضب من بترسد.» ادامه مطلب...