جلسه بود.
همه جمع شده بودند.
باهنر را فرستاده بودند که بهشتی را بیاورد.
آمده بود که آماده شوید برویم.
همه منتظر شمایند.
عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است. قرار است برویم گردش.
باهنر اخم کرده بود.
بهشتی باز گفته بود «بچه ها منتظرند. سلام برسونید. بگید فردا در خدمتم»
نویسنده : مهدی سالم » ساعت 1:22 عصر روز پنج شنبه 86 آذر 15