حُرّ بن یزید ریاحی پس از دریافت نامه عبید الله بن زیاد، امام(ع) را تحت فشار قرار داده و لشکر حضرتش را محاصره ی کامل نمود.
پس از آنکه در نقطه ای مشخص مرکب امام(ع) توقف نمود و دیگر حرکت نکرد، حضرت نام آن محل را پرسیدند؛ جواب داده شد: یابن رسول الله(ص) به این سرزمین طف و غاضریه و نینوا و در بعضی تواریخ نوشته اند: شاطی الفراط و گفتند: کربلا... با شنیدن نام کربلا، حضرت فرمودند: «اعوذ بالله من الکرب و البلا» پناه می برم به خدا از کرب و بلا.
اینجا توقف نمایید که این سرزمین خوابگاه شتران ما و محل ریخته شدن خون ما است، در اینجا حرمت حریم ما شکسته می شود و هتک حرمت آل رسول خواهد شد. مردان ما در اینجا کشته می شوند و اطفال ما ذبح خواهند شد، اینجا محل قبور ما خواهد بود و این جا همان جایی است که جدم رسول خدا(ص) گفته و وعده داده بود.
پس از اسکان یاران و فرزندان در خیمه ها، امام مقابل دشمن ایستادند و اولین خطبه را پس از ورود به کربلا خواندند که فرازهایی از آن چنین است:
... از حقایق و ارزشهای الهی در جامعه چیزی باقی نمانده است، مگر به اندازه ی رطوبت اندکی که ته ظرف آب باقی می ماند، و زندگی نکبت بار و سخت است. مگر نمی بینید که به حق در جامعه عمل نمی گردد و کسی از باطل و تباهی نهی نمی کند...
مردم ذلیل و عبید دنیا گشته اند و دین و دیانت ابزار دست ایشان گردیده و فقط به زبان دیندار هستند... هنگام امتحان وسختی، دیندار کم است.
شرح شمع صفحه ی 143