امروز برای من روز جالبی بود. روزی که اگه بهش خوب فکر کنم میتونه درسهای زیادی برام داشته باشه.
امروز از یک محیط کاملا فرهنگی جدا شدم و رفتم به یک محیط کاملا صنعتی.
جالب تر اینکه بعد از مدتها که توی سازمان فرهنگی هنری فقط برخورد های صنعتی دیده بودم امروز در سایپا برخوردهایی کاملا فرهنگی دیدم.
امروز به چشم خودم مدیران صنعتی رو دیدم که به کارگران خود نگاه ابزاری و ماشینی نداشتن و این نکته ایست که مدتهاست در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گم شده!
جالبه، توی سازمان فرهنگی هنری همه اصرار دارند تا آدم ها رو کش و پیمون کنند و توی طبقات جا کنند و انواع و اقسام برخوردهای چکشی و حذفی انجام بدند و تازه انتظار دارند همه گوش به فرمان و مروج فرهنگ تزریقی جناب شهردار باشند.
اما اینجا(سایپا) داستان کاملا فرق داشت. اینجا دنبال هدایت و رهبری مردم به سمت صلاح و خیر آخرتند. اینجا از مولفه های پایینی هرم مازلو استفاده نمیشه. اینجا همه به فکر لایه های بالایی هستند.
امروز که به گذشتم نگاه می کنم سرگذشت آدمهایی رو می بینم که فکر می کردند پست و مقام به اونها این اجازه رو میده که با زیر دستاشون هر طور که دوست دارند برخورد کنند، عزت نفس اونها رو بگیرند و .... اما غافل از سرنوشت خودشون بودند.!! خدا به هر کسی یک زمانی رو میده تا آزمایش پس بده.
خوش به حال کسانی که توی زمان امتحان آماده اند.
پ.ن :کلمه هرم مازلو رو نوشتم تا اون آدمهای مدیر مدیریت خونده مدیریت دون مدیریت .... زود تر بفهمند که دارم چی میگم.به کار بردن این کلمه(و از این دست کلمات) میتونه باعث بشه تو توی یک سیستم فرهنگی مریض بالا و بالا و بالاتر بری و همش سنگ متفکر بودن به سینت بزنی.
تکمله : هنوز هم فرصت دارید، دست از شیطنت بردارید، یک یاعلی مدد بگید و رفتارتون رو اصلاح کنید.
حتی همین امروز
نویسنده : مهدی سالم » ساعت 8:52 عصر روز چهارشنبه 87 اردیبهشت 4