اختصاصی کتابنیوز/ info@ketabnews.com
اوائل تابستان 85 وقتی با خبر شدیم که "یازده دقیقه" اثر پائولو کوئیلو مجوز چاپ گرفته، باورمان نیامد، اما وقتی دست بر قضا با عرضه کامل! کتاب در اکثر کتاب فروشیها مواجه شدیم، بر آن شدیم تا خبری ویژه برایش دست و پا کنیم ... اما به توصیه برخی دوستان و برای حفظ جایگاه وزیر و دامن نزدن به موج فروش کتاب، از این کار منصرف شدیم. (این رمان آنقدر مبتذل و مصداق بارز اشاعهی فحشاست که حتی انتشار همین خبر نیز شاید صحیح نباشد. ) ماجرا مسکوت مانده بود تا اینکه خبرگزاری! البرز (برادر وزیر) 5شنبه 21دی ماه چنین خبری را در بخش ویژه! منتشر کرد:
اداره کل ارشاد مشهد به رغم مخالفت[!] وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار کتاب « 11 دقیقه » برای این کتاب مجوز انتشار صادر کرد. پیش از این انتشارات « شیرین » در خواست مجوز برای این کتاب را مطرح کرد که وزارت خانه مذکور با توجه به محتوای مبتذل این کتاب با در خواست مذکور مخالفت کرده بود، اما اداره کل ارشاد مشهد این مجوز را به نام انتشارات « کتاب سرای نیک » صادر کرد.
این کتاب اثر « پائولو کوئیلو » و حاوی مطالب مبتذل و ضد اخلاقی است. اگر چه پس از اطلاع وزارت ارشاد از صدور مجوز برای کتاب مذکور سریعا آن را لغو کرد اما به نظر می رسد آزادی عمل ادارات ارشاد در استان ها و عملکرد سلیقه ای برخی از آنان زمینه چاپ و عرضه دوباره برخی کتب شبهه برانگیز و ضد اخلاقی را در جامعه گسترش دهد . سال گذشته اصل ترجمه نشده این کتاب از سوی کارشناسان ارشاد مورد بررسی قرار گرفت[!] و درخواست عدم ترجمه[!] مطرح شد. اخیرا پس از انتشار در مشهد مقدس مجددا این کتاب بررسی شد و متولیان امور فرهنگی در جریان ابتذال آن قرار گرفتند [!] و در صدد جمع آوری آن بر آمدند [!] البته هنوز در برخی کتابفروشی ها توزیع می شود[!]
بدون ذکر هیچ توضیح بیشتری، متنی را که قرار بود 6 ماه پیش منتشر شود، در ذیل آوردهایم:
ترویج روسپیگری مقدس! در 10هزار نسخه یا صدسال عقده گشایی کوئیلو
داشتم شمارگان کتاب را با تعجب نگاه میکردم که فروشنده 50تومان باقی پولم را گذاشت روی کتابها و خیلی عالمانه گفت: "از دستشون در رفته! فردا پس فرداست که بیان جمعش کنن! نمی دونم چطوری مجوز گرفته!" سرم پایین بود و داشتم به دعواهای نشر "ک" در سال 83 با اداره کتاب مسجدجامعی بر سر عدم اعطای مجوز این کتاب فکر می کردم. راست می گفت. نمایشگاه هفدهم ـ سال 83 ـ که از انتشارات [...] سراغ آخرین کتابهای در دست چاپ را گرفته بودیم گفته بود یکی از رمان های پائولو کوئیلو در راهروهای ارشاد گیر کرده و اینطور که آنها می خواهند کتاب را ممیزی کنند باید دفتر نقاشی! به جای کتاب منتشر کنیم...
ناشر مشهدی به خوبی بر حساسیت موضوع واقف بوده، چراکه به سرعت (آنقدر سریع که فرصت نکرده بیش از 40غلط نگارشی و املایی کتاب را اصلاح کند؛ حتی عنوان اصلی کتاب در پشت جلد اشتباها به جای once minutos نوشته شده once minotus ) و در شمارگان 10 هزار و 100 نسخه و با قیمت 4 هزار و 950 تومان برای 300 صفحه؛ آن را چاپ و توزیع کرده است.
روی جلد هم عبارت " متن کامل" را به شیوهای که خیلی خوب دیده شود، درج کردند تا مخاطب آشنایی که با دیدن نام کتاب به یکباره توقف میکند، سریع دریابد که کتاب با تمام مخلفات! منتشر و روانه بازار شده است.
نکته جالبتری هم وجود دارد و آن اینکه ناشر فراموش کرده! نام و نشانی از خود برجای بگذارد. در صفحه شناسنامه نه نشانی و تلفن ناشر و نه حتی تلفن مرکز پخش، هیچ یک به چشم نمیخورد!
کوئیلو در این کتاب برای فرار از نقدهای جدی، در جای جای کتاب بر نقش "مریم مقدس" و "سرنوشت" بیش از شخصیت اول که از قضا نام او هم "ماریا" هست، تاکید میکند. در واقع با این کار نوعی سپردگی شخص اول داستان به دست روزگار و سرنوشت با استفاده از روح مریم مقدس را به تصویر می کشد تا در نقطه مناسب، شخصیت خود را نجات دهد و او را در طول داستان به عنوان کسی که به خاطر کسب تجربه! دل به دریا زده بود، معرفی کند و نه گنهکار.
این کار را نیز با ذکر خاطره اولین شکست عشقی ماریا، در جای جای داستان دنبال می کند تا شاید با این کار نوعی ریشه یابی عملکرد ماریا را برای مخاطب بازگو کند. پازل سقوط وحشتناک شخصیت ماریا در پست ترین لذایذ انسانی ـ البته در کتاب به عنوان شغل رسمی و آبرومندانه!ی روسپیگری از آن یاد میشود ـ نیز با حضور نقاش عارف مسلک در انتهای داستان کامل میشود و گویی قطعه گمشده این شخصیت جستجوگر! با ورود وی کشف می گردد. ماجرا سمت و سویی دیگر می گیرد و نقاش عارف با بازخوانی تاریخ روسپیگری، نوعی از روسپیگری مقدس را مطرح می کند و نور وجودی "ماریا" را برگرفته از همین نگاه می داند!
جریان سیال ـ بخوانید مشوش ـ ذهن نویسنده، در بسیاری از اوقات مخاطب را به خاطر ناتوانی و فرار از پاسخگویی به سوالات متعدد ایجاد شده؛ با فلش بک و فلش فورواردهای بسیار مواجه میکند.
"یازده دقیقه"، رمانی است سراسر تشریح سکس و تقدیس روسپیگری. بیانیهای برای عادی نشان دادن روابط نامشروع از آغاز نوجوانی تا پایان زندگی، که بازنشر حتی بخشهایی از آن نیز خارج از اصول اخلاق رسانهای ـ حتی برای شفاف سازی و اطلاع رسانی ـ است.