تا به حال اسم پورفسور ابراهیم میرزایی رو شنیدید؟!
من هم نشنیدم اما امروز یک ایمیل دریافت کردم.
به عنوان ایران آزاد یا آزادی ایران 48 شروع کرده بود به دری وری گفتن.
برام جالب بود.
تصمیم گرفتم ادامه بدم.
رفتم توی سایتشون.
جیلی جالب تر شد.
از این اقای پورفسور مثل یک قدیس یاد می کنند و طوری سایتشون رو طراحی کردند که حتی نمیشه نقدش کرد.
هیچ جایی برای نظر دادن بر خلاف مطالب ذکر شده توی سایت وجود نداره.
من واقعا از گفتن این حرف ها منظور خاصی ندارم اما نمیدونم چرا وقتی می بینم بعضی ادم ها به اسم آزادی بیان واندیشه و مبارزه با سانسور اینترنتی و .... یک چیزهایی رو ردیف می کنند بعد توی وبلاگ یا وب سایتشون بیشترین حجم سانسور رو دارند یاد پشت دریهای دانشگاه تهران می افتم.
اونایی که با تمام شر و شور جوانی* داد میزنن آزادی اندیشه، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد و .... چرا خودشون کمترین توجهی به آزادی نمی کنند.
نمیدونم اون روزایی که بچه های دبیرستانی رو به جرم تحویل نگرفتن جناب خاتمی توی زندان نگه میداشتند این حضرات کجا بودند.
نمیدونم این بچه هایی که جلوی دانشگاه داد آزادی دانشجو میدن چرا یک بار هم برای آزادی دیپلمات های ایرانی اسیر در بند اسرائیل و آمریکا حتی توی رخت خوابشون پهلو به پهلو هم نمیشن!
بماند.
روزگار می گذرد و چون می گذرد غمی نیست.
پ.ن : البته این شیطنت ها ناشی از مختلط بودن شبهه تظاهراتها و غش و ضعف کردن خواهران ازادی خواه در آغوش گرم برادران همرزم آزادی خواه است که صد البته مقصر نیروی انتظامی است بخاطر برخورد قاطعی که با اراذل و اوباش انجام می دهد و در آخر سهمیه بندی بنزین